توهین در قوانین فعلی ایران
توهین درلغت به معنای خوار داشتن و خفیف کردن و...است ودر اصطلاح حقوقی توهین جرمی است که در آن فردی با استفاده از گفتار ، نوشتار ، حرکات و ایما و اشاره موجبات تحقیر و هتک حیثیت دیگری را فراهم آورد.معیار تشخیص توهین ، عرف است برخلاف جرائمی مانند جعل و علت تصادفات و...که معیار تشخیص نظر کارشناس است.
باید توجه داشت در داوری عرف، زمان و مکان توهین، شخصیت توهین کننده و شخصیت توهین شونده بسیاز موثر است برای مثال ممکن است لفظ یا رفتاری در زمانی توهین باشد و در زمانی دیگر توهین تلقی نشود. و یا حرکت انگشت شصت در ایران توهین اما در کشورهای غربی توهین تلقی نمی شود .همچنین اگر معلمی به دانش آموز بگوید تنبل ، یا پدری به فرزندش بگوید احمق و یا نوجوانی در مقابل اعتراض والدین به سیگار کشیدنش بگوید فضولی موقوف ،توهین محسوب نمی گردد.بنابراین نباید اینگونه انگاشت که هر نوع بی ادبی حتی اگر با قصد تحقیر باشد توهین مجرمانه است.
در بررسی عنصر سه گانه جرم توهین به معنای عام توجه به این نکات ضروری است :
نخست، عنصر قانونی:
توهین جرمی است که قانونگذار علی الاصول با توجه به شخصیت مخاطب جرم توهین ویا در مواردی هم با توجه به نوع وسیله ، عناصر قانونی متعددی برای جرم توهین در نظر گرفته است. برای مثال:
1-توهین به مقدسات و انبیاء عظام و امامان معصوم و حضرت صدیقه زهرا ماده 513 ق.م.ا
2-توهین به بنیانگذار انقلاب و مقام معظم رهبری ماده 514 ق.م.ا
3-توهین به رئیس کشور خارجی در خاک ایران ماده 517 ق.م.ا
4-توهین به مأمورین دولتی در حین انجام وظیفه یا به سبب انجام وظیفه ماده 609 ق.م.ا
5-توهین به زنان و کودکان در اماکن عمومی و معابر ماده619ق.م.ا
6-توهین به وسیله نظم و نثر و هجو اعم از کتبی یا شفاهی ماده 700 ق.م.ا
7-توهین به افراد عادی یا به مأمورین دولتی بدون توجه به سمت آن ها (توهین عام) ماده608ق.م.ا
8-توهین نظامی به مافوق خود در حین خدمت یا در ارتباط با آن ماده48 قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح
9-توهین به وکیل دادگستری حین دفاع ماده 20 لایحه استقلال کانون وکلای دادگستری
10-توهین به زنان و مراجع تقلید در روزنامه ماده 6 قانون مطبوعات
11-قذف (انتساب عمل زنا و لواط به دیگری)ماده 139ق.م.ا
12-افترای شفاهی (انتساب اعمال مجرمانه غیر از زنا و لواط به دیگری) ماده 697ق.م.ا
دوم،عنصر مادی جرم توهین:
اول این که ،توهین جرمی است آنی و واحد و نوع رفتار فیزیکی آن فعل است و ترک فعل هر چند ممکن است عرفأ بی ادبی باشد اما نمی تواند رفتار فیزیکی جرم توهین تلقی گردد مگر در مورد نظامیان که در مواردی عدم انجام احترام به مافوق می تواند توهین محسوب شود .
دوم،عبارت اهانت به موجب استفساریه صادره از مجلس شورای اسلامی باید صریح و یا ظاهر باشد بنابراین اگر عبارت اهانت مجمل ، مأول باشد توهین مجرمانه تلقی نمی شود .استثنائأ جرم افترای شفاهی باید صریح باشد.
توضیحأ صریح یا نص کلمه یا کلامی است که معنای آن معلوم باشد و احتمال معنای دیگر نداشته باشد مثلأ استفاده از واژه گانی مانند ،خوک ، سگ و .... نسبت به دیگری که در این موارد به جهت صریح بودن این واژه گان جرم توهین واقع شده است.
ظاهر کلمه یا کلامی است که معنای آن معلوم باشد و احتمال معنای دیگر هم داشته باشد اما احتمال آن ضعیف باشد ومعنای اول زودتر به ذهن می رسد، مثلأ بگوید مخ فلانی کار نمی کند اولین معنایی که به ذهن می رسد این است که عقل او درست کار نمی کند اما معنای ضعیف آن بیماری اعصاب و روان دارد.در این موارد هم توهین مجرمانه صورت گرفته است.
مجمل یا مبهم کلمه یا کلامی است که معنای آن معلوم نبوده بلکه مردد بین دو یا چند معنا باشد و ندانیم که گوینده کدام معنی را خواسته است مثلأ بگوید نمی شود روی فلان شخص حساب کرد.نمی دانیم معنای مشغله داشتن و وقت نداشتن مخاطب را خواسته ویا معنای لاقیدی و بی مسوولیتی. عبارت مجمل یا مبهم ، توهین مجرمانه محسوب نمی گردد
مأول کلمه یا کلامی است که معنای آن معلوم باشد ولی احتمال معنای ضعیف تری هم داشته باشد و قرینه ای وجود دارد که گوینده همان معنای ضعیف را خواسته است مثلأ به کسی بگوید IQ معنای این واژه مشخص است هوش و استعداد اما معنای ضعیف تری در عرف دارد کنایه از آدم کودن و کم هوش.حتی اگر قرینه ای وجود داشته باشد که معلوم کند گوینده همین معنای ضعیف را خواسته است توهین تلقی نمی شود.
سوم،بی تأثیر بودن درستی یا نادرستی اظهارات توهین آمیز،بنابراین اگر به فردی گفته شود کچل ، مخاطب چه کچل باشد چه نباشد عمل توهین می باشد.استثنائأ در جرم قذف برای ثبوت کیفر حد ،مقذوف باید عفیف باشد بنابراین اگر گفته قاذف صحت داشته باشد حد ثابت نمی شود البته سقوط حد ملازمه ای با سقوط عنوان جرم توهین ندارد.
چهارم ، مخاطب توهین باید مشخص باشد و الا عمل ،توهین مجرمانه محسوب نمی شود در این صورت فقط ممکن است عمل مرتکب مشمول ماده618 ق.م.ا قرار گیرد.نکته ای که اینجا مطرح می شود این است که آیا توهین به اشخاص حقوقی جرم تلقی می شود یا خیر؟در این خصوص بین حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد بعضی مانند دکتر حسین میر محمد صادقی معتقدند که مخاطب جرم توهین فقط انسان می تواند باشد اما بعضی دیگر مانند دکتر حسین آقایی نیا اعتقاد دارند که مخاطب جرم توهین اشخاص حقوقی هم می توانند باشند.
درماده 513 ق.م.ا توهین به مقدسات اسلام جرم تلقی شده است در حالی که مقدسات اسلام(قرآن و مکه مکرمه و...)اشیاء هستند و نه انسان بنابراین قانونگذار انسان بودن مخاطب را شرط تحقق جرم توهین قرار نداده است در نتیجه اگر توهین به شخص حقوقی عرفأ توهین به صاحبان آن باشد اگر آن را توهین مجرمانه بدانیم اصولی تر به نظر می رسد.
پنجم ، به موجب مواد 513 و514 ق.م.ا زنده بودن مخاطب شرط نیست، اداره حقوقی قوه قضائیه نیز به موجب نظریه مشورتی شماره 1450/7 اهانت به مرده را قابل تصور دانسته است هرچند باید گفت اهانت به مردگان ، زمانی توهین مجرمانه است که عرفأ توهین به بازماندگان باشد.
ششم،توهین به خود جرم نیست مثلأ پدری به فرزندش بگوید پدر سوخته یا کسی به دیگری بگوید مگر من احمق به شما نگفتم که در موارد این چنینی عمل ،توهین مجرمانه نمی باشد.
هفتم،ارتجالی یا ابتدایی بودن شرط نیست،به معنای دیگر چه شخصی ابتدائأ به دیگری توهین کند و چه در جواب توهین دیگری ، توهین نماید در هر دو صورت مرتکب جرم توهین شده است در صورت ابتدایی نبودن فقط ممکن است مشمول بند3 ماده 22 ق.م.ا و تخفیف مجازات قرار گیرد.
هشتم، علنی بودن در جرم توهین شرط نیست بنابراین چه در خفا و چه در علن توهین جرم تلقی می شود استثنای این مورد توهین به روسای کشور خارجی در خاک ایران موضوع ماده 517 ق.م.ا است که درآن علنی بودن شرط شده است.
نهم،نوع وسیله شرط نیست، بنابراین اهانت چه با گفتار چه با نوشتار و چه از طریق رادیو و تلویزیون و نقاشی و....می تواند باعث تحقق جرم توهین باشد.اما همان طور که کفته شد توهین با استفاده از نظم و نثر مشمول ماده 700 ق.م.ا وتوهین از طریق روزنامه مشمول ماده 6 قانون مطبوعات خواهد بود.
دهم، از حیث نتیجه توهین جرم مطلق است یعنی افعال اهانت آمیز مرتکب چه باعث ضرر مادی و یا معنوی مخاطب شده باشد چه نشده باشد جرم محقق شده است بنابراین تحقق جرم توهین منوط به نتیجه خاصی نمی باشد و شروع به توهین هم جرم تلقی نمی شود.
سوم،عنصر معنوی جرم توهین:
عمد عام، یعنی مرتکب با اراده آزاد و اختیار الفاظ و یا اعمال رکیک را به دیگری منتسب نموده باشد و همین طور به زشت بودن آن الفاظ و اعمال وقوف داشته باشد هرچند مخاطب از زشت بودن آنها بی خبر باشد. عمدخاص جرم توهین مفروض است و نیازی به اثبات آن نیست.
نکته، اگر کسی مأمور دولت را حین انجام وظیفه هجو نماید تعدد معنوی است و کیفر جرم اشد برای مرتکب در نظر گرفته خواهد شد.
جرم توهین به استثنای جرم قذف، با توجه به مواد22و30 ق.م.ا قابل تخفیف و تعلیق است وبرخی از اقسام آن مانند توهین موضوع مواد513-514-609- غیر قابل گذشت است و برخی دیگر مانند توهین موضوع مواد 608 –700 قابل گذشت می باشند.
رسیدگی به جرم توهین علی الاصول در دادگاه عمومی جزایی است مگر در مورد توهین به بنیانگذار انقلاب و مقام معظم رهبری (ماده 514 ق.م.اکه مرجع صالح دادگاه انقلاب (ماده 5 ق.ت.د.ع.ا)وتوهین به پیامبر اکرم اگر ساب النبی تلقی شود در صلاحیت دادگاه کیفری استان خواهد بود.
جاسم