• شماره تماس

    09163315646

  • آدرس

    آبادان خیابان دبستان برج دبستان طبقه اول

مشاهده سوالات حقوقی با برچسب " سند "

سوال

سلام در سال 1333 وکالتنامه ای از طرف موکل به وکیل با حدود اختیارات زیر داده شده است اجاره واگذاری املاک شخصی موکل که شماره پلاک حدود و مشخصات آنها را وکیل مزبور معرفی نماید بهر کس و هر مدت و هر میزان مالاجاره و هر شرطی در صلاح و مقتضی بداند و فسخ و نفاسیخ و تجدید اجاره و حق صدور اجرائیه برای وصول مالاجاره و تخلیه ملک مال الاجاره و شرکت در کمیسیون تعدیل مال الاجاره با داشتن اختیارات لازمه تامه در این خصوص و حدود و در کلیه اقدامات قانونی جهت انجام وکالت بالا وکیل مشارالیه اختیارات تامه دارد و امضای وی بجای امضای موکل می باشد و این وکالت فقط در نفس وکالت موثر می باشد . سوال من این است که آیا واگذاری سرقفلی نیز شامل آن می شود و چگونه و با استناد به چه قوانین و ماده هایی می توانیم اثبات کنیم که سرقفلی که بواسطه وکیل نامبرده به اینجانب واگذار شده است صحیح می باشد ؟ و آیا وکالت نامه فردی که موکل اش در سال 1355 فوت نموده است . ولی گواهی فوت و حصر وراثت او بدلیل نداشتن فرزند و همچنین نبودن وارثین در ایران تا سال 1391 و یعنی 36 سال بعد در ایران ثبت نشده است ، آیا وکالتنامه این وکیل تا تاریخ قبل از ثبت گواهی فوت ( سال 1390 ) اعتبار دارد و یا اینکه تا همان سال 1355 اعتبار دارد و بعد از آن باطل بوده و قضیه معاملات وکیل از سال 1355 تا سال 1390 چگونه می شود و اگر وکالتنامه تا سال 1390 اعتبار داشته . در دادگاه بر اساس چه ماده و قانونی می شود به آن استناد کرد ؟ و اینکه واژه سرقفلی از چه سالی بوجود آمده و در قانون و وکالت نامه های محضری از چه سالی وارد و شناخته شده و بیان می گردد ؟ با تشکر

پاسخ

با سلام به موجب ماده 1 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 56 هر محلی که برای سکنی یا کسب یا پیشه یا تجارت یا به منظور دیگری اجاره داده شده یا بشود ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام بنده در خردادماه امسال یک واحد آپارتمان را از شخصی در تهران با سند تک برگی که به نام خود فروشنده بود خربداری کردم. و با توجه به اینکه روی ملک وام مسکن گرفتم خیالم از صحت معامله به طور کامل راحت بود ضمنا این راهم یادآور شوم که این واحد آپارتمانی دارای سند پایان کار ساختمان و واحد می باشد. پس از گذشت حدود 5 ماه از تاریخ سند زدن طی تماسی مستاجر واحد ینده با این جانب عنوان شد که تلفن واحد را صاحب اول ملک (یعنی کسی که ملک را فروشنده واحد به این جانب، از وی خریداری نموده است.)به منزل خود انتقال داده است. بنده طی تماسی که با ایشان داشتم به کار وی معترض شدم و ایشان گفتند که از خر ینکه بر فرض حتی اگر سند دارای الحاقیه ای بوده باشد که بنده به واسطه اون نمی توانستم ملک را بخرم(با در نظر گرفتن اینکه هیچکدام از ارگانهای بررسی کننده یعنی بانک و سازمان ثبت متوجه موضوع نشده اند) آیا سند مالکیت تک برگی که به نام بنده یدار ملک و اینجانب شکایت خواهند کرد چراکه ایشان حق نداشته اند ملک را بفروشند و سند این ملک(واحد آپارتمانی) الحاقیه ای داشته که طی آن این واحد غیر قابل فروش به غیر بوده است. این در حالیست که در سند تک برگی به نام فروشنده چیز الحاقیه ای ندیدم و یا اینکه فرد فروشنده به بنده نشان نداده. جالب اینکه چطور اداره ثبت و بانک مسکن که برای اخذ وام همه مدارک را از سازمان ثبت استعلام میگیرد متوجه موضوع نشده است؟ حال سوال بنده اینه اولا بفرمایید سندی که دارای الحاقیه باشد چه ویژگیهایی دارد؟ ثانیا آیا اامکان کلاهبرداری فروشنده از بنده و ارائه سند جعلی و غیره وجود دارد؟ یا اینکه شاید صاحب اول طلبی از خریدار اول(فروشنده ملک به اینجانب) داشته که خواسته یک جوری طلبش را از وی بگیرد زیرا تلفنی به من گفت که ایشان منزل را ارزان خریده اند و کلاهبرداری کرده اند. ضمنا ادعای دیگر صاحب اول ملک این است که ایشان از یک طرف می گویند که بنده ملک را صحیح خریداری کرده ام اما از طرف دیگر ادعا می کنند که ملک دارای مشکل ربوی است(یعنی در واقع هم این ادعا و هم ادعای کلاهبرداری و داشتن سند الحاقیه را مطرح می کنند).و سوال آخر ا ینکه با توجه به اینکه سند ملک به صورت تک برگی به نام بنده و البته رد رهن بانک مسکن صادر شده آیا دادگاه احتمالی می تواند رای بر برگرداندن ملک بنماید همچنین ربوی بودن معامله فرونشده ملک به اینجانب با صاحب اول چگونه می تواند باشد؟ ضمنا این را هم یادآوز کنم که صاحب اول ملک به فرزندش وکالت فروش داده و ایشان از طرف پدر ملک را فروخته اند. و صحت این معامله را بنده از سایت اداره ثبت بررسی نمودم که درست بود. با تشکر فراوان

پاسخ

...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام در سال 90 پدر اینجانب ملکی را بنام من در محضرخانه منتقل کرد و شاهد این انتقال نیز 3 برادر من بودند خواهر بنده در سال 92 با علم به این انتقال و بیماری پدر با تبانی منشی پزشک معالج و بر اساس گواهی جعلی و با مخفی کاری کامل و بدون اطلاع احدی از فرزندان اقدام به دریافت محجوریت پدر نمود و با همان مخفی کاری اقدام به دریافت حجر دادگاه سرپرستی از سال 90 را نمود وبا توجه به این مخفی کاری رای نیز پس از 20 روز قطعی شد و ایشان اکنون دادخواست ابطال سند را داده اند اما ما پس از اطلاع ازاین موضوع و آگاهی از مفاد پرونده به سراغ دکتر معالج رفتیم و علت صدور این گواهی را جویا شدیم که مشخص شد این گواهی بدون آگاهی دکتر از مطب خارج شده است که بلافاصله اقدام به صدور گواهی اصلاحی نمود و برای دادگاه ارسال نمود با این گواهی اینجانب ورود ثالث به پرونده نمودم و دادگاه نیز تمام مدارک را جهت بررسی به کمیسیون پزشکی ارجاع نمود و رای کمیسیون پزشکی نیز همین اواخر به دادگاه اعلام و تاکید شده است شروع معالجه از سال 91بوده و سال 90 بر اساس مدارک جعلی بوده است حالا با توجه به اینکه هنوز دادگاه اعتراض ثالث من در اداره سرپرستی برگزار نشده است و ایشان با این روند درخواست ابظال سند را نموده من چه کاری می توانم بکنم و آیا اصلا" با توجه به مدارک فوق و مواد 1290 و 1305 دادگاه رای به رد دعوی و می نماید یا سند باطل یا غیر نافذ میشود. با تشکر

پاسخ

نخست اینکه ماده 423 قانون ایین دادرسی مدنی مقرر می دارد:در صورت وصول اعتراض طاری از طرف شخص ثالث چنانچه دادگاه تشخیص دهد حکمی که در خصوص اعتراض یاد شده صادر می شود موثر ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با عرض سلام و خسته نباشید یکسال پیس آپارتمانی پیش خرید کردم که طبق قولنامه مقرر شد درتاریخ سی ام مهرماه 91 آپارتمان تحویل اینجانب شود البته مقرر شد 30 دی ماه 91 نیز سند زده شود . درتاریخ 30 مهرماه به بنگاه مراجعه کرده و سازنده هم حضور پیدا کرد و در پشت قولنامه قید شد که ""درمورخ 01/08/91 طرفین در دفتر مسکن حاضر شده با عنایت به عدم آمادگی آپارتمان جهت تحویل به خریداران مقرر گردید به محض آماده شدن آپارتمان ازطرف فروشنده تاریخ مقرر اعلام و طبق مفاد مبایعه نامه نسبت به تسویه بخش دیگر مبایعه نامه اقدام گردد "" البته در مبایعه نامه به ازای هر روز دیر کرد مقرر شده بود که مبلغ روزانه 100،000 تومان سازنده جریمه پرداخت نماید.. خلاصه در تاریخ 10/12/91 ملک تحویل ما داده شد و ما عنوان کردیم که جریمه دیرکرد که مبلغی حدود 12 میلیون تومان می باشد از الباقی مبلغ چک تحویل که 40 میلیون تومان بود کسر گردد ولی فروشنده قبول نکرد که با این شرایط کلید را تحویل دهد. ما هم چک 40 میلیون تومان را تحویل دادیم و کلید را گرفتیم .درپشت مبایعه نامه اینطور نوشته شد "" درمورخ 10/12/91 طرفین قرارداد در دفتر مسکن حضور بهم رسانده و طبق توافق و تراضی حاصل از قبل مبلغ 40 میلیون تومان ازناحیه خریداران به فروشنده پرداخت و کلید تحویل داده شدتوضیحا تاریخ تنظیم سند و حضور طرفین در دفترخانه از 30/10/91 به 30/4/91 انتقال یافته و مورد رضایت طرفین می باشد."" حالا بنده سوالم این است که با توجه به ظهرنویسی هایی که پشت مبایعه نامه شده است آیا من می توانم بابت جریمه دیرکرد اقدام نمایم و مبلغ دیرکرد را از طریق دادگاه پیگیری کنم یا نه نوشته های معاملات املاک مرا سلب ادعا کرده است . ؟ - دیگر اینکه با توجه به اینکه تاریخ تنظیم سند هم عوض شده است و من درتاریخ اولیه عدم حضور در دفترخانه نگرفته ام می توانم بابت دیرکرد سند هم جریمه دریافت کنم ؟ لطفا مرا راهنمایی فرمایید . بسیار متشکرم

پاسخ

با درود شرط وجه التزام پرداخت خسارت در صورت تأخیر در تحویل مورد معامله از شروطه صحیحه بوده و با توجه به مواد221 و230قانون مدنی ...

مشاهده پاسخ کامل



سوال

با سلام و خسته نباشید اینجانب سال 1383 با خانمی عقد رسمی و در سال 1386 ازدواج نمودم مهریه ایشان 1500 سکه و 1500 شاخه گل نرگس شد که در عقدنامه ثبت گردید . در سال 1377 پدر بنده فوت نموده و ماترک ایشان ملکی است که بخشی از آن در تصرف من هست و پس از این 14 سال ملک همچنان بنام متوفی پدرم بوده و ما وراث نقل و انتقال رسمی انجام ندادیم و پس از صدور حصر وراثت و فرم 19 دارایی این ملک همچنان تا به امروز بنام متوفی پدرم می باشد . همسرم سر ناسازگاری تقریبا چند سالی است که با من داشته و همیشه اخطار می کند که مهرم را اجرا می گذارم از طرفی هم مادر پیرم در این ملک ساکن بوده و من مغازه ای که در کنار این واحد هست با رضایت بقیه وراث بعد از فوت پدرم در اختیار من قرار گرفته است . سوال بنده این است در کوتاه ترین زمان راهی که بشود این ملک رو منتقل کرد چیست یا وکالتی که باید تنطیم شود به چه مظمونی باید باشد که بنده بتوانم در صورت اجرا مهریه همسرم از سهم الارث خودم را به مادرم منتقل کنم ؟ البنه بنده آپارتمانی در سال 1386 خریداری کردم که تمامی پرداخت ها با دسته چک خودم بوده و اسفندماه این آپارتمان را با توجه به تهدید همسرم به نام ایشان رسما انتقال دادم و مستندات در این زمینه هم دارم .

پاسخ

ابتدائا باید عرض کنم که سوال از نظر نگارشی برای خواننده ای که در جریان امر نیست، مقداری گنگ است. اما اگر منظور شما را خوب متوجه شده باشم، باید خدمتتان عرض کنم که اولاً به خاطر داشته باشید که در حال حاضر، ملک صرفاً به نام پدر شما است، زیرا ...

مشاهده پاسخ کامل


سوال

با سلام و احترام من با دو شخص به صورت شراکتی زمینی را سه نفری خریدیم و قبل از خرید سهم هر یک و ساخت آپارتمان توافق شد ولی به خاطر اعتماد بینمون چیزی کتبی نشد. ولی بعد از مدتی دو شریک بر خلاف میل باطنی من تصمیم به کاهش سهم بنده و فروش قسمتی از زمین شدند . آیا این موضوع که باعث متضرضر شدن بنده میشود از نظر حقوقی درست است. توضیح اینکه هنوز سند زمین به نام ما نخورده است.

پاسخ

با درود دوست عزیز شما در پرسش خود روشن نکرده اید که زمین خریداری شده که به موجب مبایعه نامه عادی است اسم شما هم به عنوان یکی از خریداران در قرارداد خرید مشارکتی زمین درج شده است یا خیر؟اما به طور کلی در خصوص سوال شما باید گفت در "مواد 22، 47 و48 قانون ثبت اسناد واملاک "ثبت شرکت نامه به طور کلی الزامی شناخته شده است و ضمانت اجرای آن هم عدم پذیرش "سند عادی" در مراجع قضایی و ادارات است. اما وجود مواد فوق هیچ گاه مانع از آن نمی باشد که در دادگاه دلایل و مدارکی را که ممکن است برای اثبات انجام معامله ابراز می گردد پذیرفته نشود.بنابراین شما می توانید با ارائه دلایلی(مانند 2 شاهد ) دادخواست اثبات مالکیت نسبت به حصه خود به طرفیت شرکاء به دادگاه تقدیم نمایید ضمن آن هم می توانید درخواست ابطال معامله فضولی(اگر بیش از سهم خود فروخته باشند) ویا در غیر این صورت الزام شرکاء به پرداخت حصه از سهم فروخته شده را بنمایند.پیروز باشید ...

مشاهده پاسخ کامل



سوال

با سلام اینجانب در سال 1389اقدام به خریداری نمودن ملک با کاربری صنعتی از یک شخص حقیقی نمودم که پس از اخذاستعلام های لازم ازجمله استعلام ازثبت،دارائی،بیمه و...سند ملک بنام ابنجانب انتقال یافت.حال پس از گذشت یک سال اقدم به فروش ملک نمودم.پس از تنظیم مبایعه نامه با خریدار و دریافت نیمی از ثمن معامله خریدار باکپی سند مالکیت به اداره ثبت مراجعه و پس از اخذکپی از پرونده ثبتی ملک مشخص گردیده ملک مزبور در سال 1359با حکم دادگاه انقلاب به نخست وزیری آن زمان منتقل و پس از پس از آن نخست وزیری اقدام به انتقال ملک به کمیته امداد و و دانشگاه آزاد اسلامی نموده اند ودر نهایت در سال 1383 ملک مذکور به شخصی که اینجانب را از او خریداری نموده ام منتقل گشته است . در ضمن در ستون نقل و انتقالات،انتقالات از دانشگاه آزادبه بعد ثبت گردیده است و سوابق نقل و انتقالات قبلی درج نگردیده است و در متن سند انتقال سند با استناد به ماده 22 صورت گرفته است. حال با توجه به مشخص شدن وضیعت ملک خریدار اینجانب قصد فسخ مبایعه نامه را دارد. سوالات: 1-با توجه به اینکه سند با استناد ماده 22 قانون تنظیم و ثبت گردیده است آیا ملک مذکور مستحق للغیر می باشد یا خیر؟ 2-در صورتیکه ملک مستحق للغیر باشد و با توجه به اینکه اینجانب از سابقه ملک اطلاعی نداشته ام امکان مراجعه قبلی را دارم؟ 3-در صورت مراجعه به مالک قبلی و در خواست فسخ معامله و با توجه به افزایش قیمت ملک نسبت به زمان خریداری شده توسط اینجانب ،آیا امکان مطالبه ارزش روز ملک از سمت اینجانب وجود دارد؟

پاسخ

1-در آغاز همانطور که حضرت عالی استحضار دارید ،مطابق ماده 22 قانون ثبت :«همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده و یا ...

مشاهده پاسخ کامل